چهار مولفه شهر دوستدار بهبودی چیست؟
به طور کلی دو دیدگاه در دو سر طیف وجود دارد که اعتیاد را مسئله ای فردی تا مسئله ای اجتماعی تعریف می کنند.
در یک سر طیف، اندیشمندانی معتقدند که اعتیاد یک بیماری است که در سطح فرد باید تغییراتی رقم بخورد و بار بهبودی روی دوش بیمار و نهایتا خانواده اش است.
در سر دیگر طیف، اعتیاد را محصول فرایندهای اجتماعی دانسته و معتقدند جامعه باید بخشی از بار بهبودی را به دوش بکشد.
بدیهی است که نظرات مختلفی مابین این دو سر طیف و یا حتی خارج از این دامنه قابل طرح است که محل موضوع این مطلب نیست.
هدف از بیان این چند جمله روشن کردن موضوع و زاویه نگاه نگارنده به مسئله اعتیاد است که خود را نزدیکتر به دیدگاه دوم “یعنی بخشی از بار بهبودی بر دوش جامعه است” می دانم.
ناگفته نماند حتی اگر موافق دیدگاه دوم نباشیم، به واسطه اینکه اعتیاد به عنوان یکی از مسایل اجتماعی در عرصه عمومی مطرح است و اثرات آن در سایر شئون زندگی افراد جامعه پدیدار شده است لاجرم بایستی جامعه دست به اقداماتی بزند. ضمن اینکه به نظر می رسد هرانچه اکنون با ان مواجه هستیم ماحصل رویکرد اول است و روز به روز مسئله از حیثت کمیت و کیفیت بزرگتر شده است و گواه آن وضعیت اعتیاد و بی خانمانی در کشور است.
با پذیرفتن گزاره های گفته شده، حال سوال اصلی این است که جامعه چگونه می تواند ایفای نقش مثبت داشته باشد؟
یکی از مصادیق کمک جامعه، توسعه شهرهای دوستدار بهبودی است و بر همین اساس چهار مولفه اصلی آن را ذکر می کنم.
۱- ارزش های همراستا با بهبودی: گفتمان جامعه باید در راستای انگ زدایی از فرد مصرف کننده مواد باشد چراکه اگر پذیرفته ایم اعتیاد بیماری است، نباید افراد را بواسطه بیماری شان سرزنش و طرد کنیم. حتی افرادی که در حال حاضر مواد مصرف می کنند و هنوز قصدی برای قطع مصرف ندارند هم اگر تحت پوشش خدمات مراکز کاهش آسیب قرار بگیرند به نوعی در مراحلی از بهبودی هستند و لذا باید وسعت دیدمان به بهبودی را نیز گسترش دهیم.
اگر فردی از محل کارش به دلیل اعتیاد اخراج شود و نقش نان آور خانواده را از دست بدهد و روز به روز سرمایه اجتماعی اش کم و کمتر شود، آن شهر باید در انتظار انبوهی از بی خانمان ها باشد که برای بازگرداندن پیوندهای خانوادگی و اجتماعی آنها میلیاردها تومان هزینه باید بشود و حتی برای بازگشت به کار آنها وام اشتغال زایی به آنها بدهد. در حالیکه همه اهل فن می دانند همواره ریسک لغزش و عود هم وجود دارد.
پس به صرفه تر این است که قبل از اینکه فرد به این شرایط گرفتار شود دستش را بگیریم و به او کمک شود.
۲-مناسب سازی شهری: توسعه خدمات رایگان حمل و نقل عمومی، سرپناه ها و مراکز حرفه آموزی و اشتغالزایی بخشی از کارهایی هست که شهرها باید خود را مهیا کنند. یکی از مشکلات مدیریت شهری در همه دنیا به خصوص کلانشرها نحوه مدیریت بی خانمان ها و معتادان خیابانی است. این امر هم نشان دهنده احترام به کرامت انسانی و هم در راستای کمک به بهبودی این افراد است.
۳- گروه های همتا: هرچقدر شبکه گروه های همتا امکان برگزاری جلسات خودیاری، آموزشی و جشن های بهبودی داشته باشند امید بهبودی در جامعه پررنگ تر می شود. گروه های همتا هم کارکرد القای امید به کسانی دارند که چند گام عقبتر از آن ها هستند و هم برای عموم مردم پیام امید بهبودی را ترویج می کنند. ضمن اینکه در نگهداشت بهبودی خودشان نیز موفق تر خواهند بود. گروه های همتای خانوادگی را نیز باید توسعه داد و خانواده ها را زیر چتر حمایت اجتماعی قرار داد.
۴- دسترسی به درمان رایگان/ارزان: هرچقدر بتوانیم فاصله محل زندگی افراد تا درمان را کم بکنیم احتمال بهبودی را افزایش داده ایم. شهرهای دوستدار بهبودی درمان را تجاری سازی نمی کنند و برای بیماران امکانات درمانی رایگان یا ارزان قیمت فراهم می کنند. البته کیفیت خدمات نیز اهمیت دارد و انتظار می رود علاوه بر رعایت اصول انسانی در مراکز، مداخلات حرفه ای زیستی-روانی-اجتماعی برای مراجعان فراهم گردد. یکی از مصادیق اصلی اصول انسانی احترام به میل و اراده فرد برای درمان است و هرچقدر درمان را در الگوهای اجباری دنبال کنیم از این قاعده دور خواهیم شد و ستون های شهر بهبودی متزلزل تر خواهد شد.
به طور کلی شهر دوستدار بهبودی به دنبال ادغام و یکپارچه سازی افراد درگیر اعتیاد در جامعه و بازسازی و ترمیم پیوندهای گسسته شده بین آنها و خانواده و جامعه است. در این فرایند مددکاران اجتماعی و سایر حرفه های یاورانه و اعضای تیم درمان با تکیه بر ترویج مولفه های شهر بهبودی می توانند نقش موثری در توسعه و تحکیم آن داشته باشند.
- امیر مغنی باشی
- دکتری تخصصی مددکاری اجتماعی